میلاد حضرت زینب(س)

 

 

به نام خدا

 

زینب کبری سلام الله علیها دختر امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها است. بارزترين بعد زندگى حضرت زينب، نقش ویژه او در واقعه کربلا و دوران اسارت پس از این واقعه است. صبر و پایداری آن بانو در واقعه عاشورا علی رغم از دست دادن عزیزترین کسانش موجب شد که به عنوان اسوه صبر جاودان شود. خطبه های کوبنده آن حضرت در بند اسارت در کوفه و شام، باعث پرده برداری از چهره ظالمانه و ننگین حکومت اموی شد.

ولادت حضرت زینب علیها السلام

حضرت زينب، دختر امیرالمومنین و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در سال پنجم‌ هجرى، روز 5 جمادى الاول در مدينه، پس از امام حسين‌ علیه السلام به دنيا آمد.

بر اساس روایات متعدد، نام‌گذاری حضرت زینب (س)، توسط پیامبر اسلام (ص) صورت گرفت. و جبرئیل از سوی خداوند این نام را به پیامبر (ص) رساند.

زينب را مخفف‌ «زين اب‌» دانسته‌ اند، يعنى زينت پدر.

 

ویژگیهای اخلاقی

اين بانوى بزرگ، داراى قوت قلب، فصاحت زبان، شجاعت، زهد و ورع،ولایتمداری وعفاف و شهامت فوق العاده بود.

  امام حسين صلی الله علیه و آله هنگام ديدار، به احترامش از جا برمى ‌خاست.

زينب كبرى،از جدش‌ رسول خدا و پدرش اميرالمؤمنين و مادرش فاطمه زهرا سلام الله علیها حديث روايت كرده است.

علامه سید محسن امین درباره حضرت زینب سلام الله علیها می فرمایند: زینب کبری سلام الله علیها از زنان بافضیلت است و فضایلش مشهورتر از آن است که بیان شود. خرد، استواری و بلاغتش نیازمند گفتن نیست؛ چرا که همه اینها از خطبه ای که در کوفه و شام ایراد فرموده بود، به خوبی معلوم است آن گونه که گویا از زبان پدرش علی علیه السلام سخن می گوید. البته از زینب سلام الله علیها عجیب نیست؛ زیرا او از شاخه های درخت نبوت و از خاندان هاشمی بود.

جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله پدرش علی مرتضی علیه السلام و مادرش زهرای بتول سلام الله علیها و برادرانش حسن علیه السلام و حسین علیه السلام است.

ولایتمداری

قرآن بدون هیچ قید و شرطى در كنار اطاعت مطلق از خداوند، دستور به اطاعت از پیامبر صلى الله علیه وآله و صاحبان امر، یعنى، ائمه اطهارعلیهم السلام مى‏دهد.« اطیعواالله واطیعواالرسول واولى الامرمنكم‏»

 «از خداوند و رسول و اولی الامر اطاعت كنید.»

زینب علیهاالسلام كه حضور هفت معصوم  را درک كرده، در تمامى ابعاد ولایت مدارى (معرفت امام، تسلیم بى چون و چرا بودن، معرفى و شناساندن ولایت، فداكارى در راه آن و) ... سر آمد است. او با چشمان خود مشاهده كرده بود كه چگونه مادرش خود را سپر بلاى امام خویش قرار داد و خطاب به ولى خود گفت:« روحى لروحك الفداء ونفسى لنفسك الوقاء

[اى ابالحسن] روحم فداى روح تو و جانم سپر بلاى جان تو باد.» و سرانجام جان خویش را در راه حمایت از على علیه السلام فدا نمود و شهیده راه ولایت گردید. زینب علیهاالسلام به خوبى درس ولایت مدارى را از مادر فرا گرفت و آن را به زیبایى در كربلا به عرصه ظهور رساند.

از یك سو در جهت معرفى و شناساندن ولایت، از طریق نفى اتهامات و یادآورى حقوق فراموش شده اهل بیت تلاش كرد. از جمله در خطبه شهر كوفه فرمود:« وانى ترحضون قتل سلیل خاتم النبوه ومعدن الرساله وسید شباب اهل الجنه ؛ لكه ننگ كشتن فرزند آخرین پیامبر و سرچشمه رسالت و آقاى جوانان بهشت را چگونه خواهید شست؟»

و همچنین در مجلس ابن زیاد ، شهر شام، و مجلس یزید، ولایت و امامت را به خوبى معرفى نمود.

از سوى دیگر سر تا پا تسلیم امامت ‏بود؛ چه در دوران امام حسین علیه السلام و چه در دوران امام سجاد علیه السلام حتى در لحظه‏اى كه خیمه گاه را آتش زدند، یعنى در آغاز امامت امام سجاد علیه السلام نزد آن حضرت آمد و عرض كرد: اى یادگار گذشتگان ... خیمه‏ها را آتش زدند ما چه كنیم؟ فرمود:«علیكن بالفرار؛ فرار كنید.» 

از این مهمتر در چند مورد، زینب علیهاالسلام از جان امام سجاد علیه السلام دفاع كرد و تا پاى جان از او حمایت نمود.

الف- در روز عاشورا؛ هنگامى كه امام حسین علیه السلام براى اتمام حجت، درخواست ‏یارى نمود، فرزند بیمارش امام زین العابدین علیه السلام روانه میدان شد. زینب با سرعت ‏حركت كرد تا او را از رفتن به میدان نبرد باز دارد، امام حسین علیه السلام به خواهرش فرمود: او را باز گردان، اگر او كشته شود نسل پیامبر در روى زمین قطع میگردد. 

ب- بعد از عاشورا در لحظه هجوم دشمنان به خیمه‏ها شمر تصمیم گرفت امام سجاد علیه السلام را به شهادت برساند، ولى زینب علیهاالسلام فریاد زد: تا من زنده هستم نمى‏گذارم جان زین العابدین در خطر افتد. اگر مى‏خواهید او را بكشید، اول مرا بكشید، دشمن با دیدن این وضع، از قتل امام علیه السلام صرف نظر كرد.

ج- زمانى كه ابن زیاد فرمان قتل امام سجاد علیه السلام را صادر كرد، زینب علیهاالسلام آن حضرت را در آغوش كشید و با خشم فریاد زد: اى پسر زیاد! خون ریزى بس است. دست از كشتن خاندان ما بردار. و ادامه داد:« والله لا افارقه فان قتلته فاقتلنى معه؛ به خدا قسم هرگز او را رها نخواهم كرد؛ اگر میخواهى او را بكشى مرا نیز با او بكش.»

ابن زیاد به زینب نگریست و گفت: شگفتا از این پیوند خویشاوندى، كه دوست دارد من او را با على بن الحسین بكشم. او را واگذارید.

البته ابن زیاد كوچكتر از آن است كه بفهمد این حمایت فقط به خاطر خویشاوندى نیست، بلكه به خاطر دفاع از ولایت و امامت است. اگر فقط مساله فامیلى و خویشاوندى بود، باید زینب علیهاالسلام جان فرزندان خویش را حفظ و آن‏ها را به میدان جنگ اعزام نمیكرد.

 

آنكـــه قلبـــش از بلا سـرشار بود

دخت زهرا زینب غمخوار بود

 

او ولایت را به دوشش مى‏ كشیـد

چـون امـام عصر او بیمار بود

 

بــا طنیــن خطبــه‏ هاى حیــدرى

ســخــت او رسواگر كفار بود

 

دانلود مولودی میلاد حضرت زینب(س)

برای دانلود کلیک کنید